سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طلبگی و دنیای عشق

موضوع نه احمدی نژاد بود!
احمدی نژاد را بهانه کرد چرا که فهمیدند اینبار کسی امده که پشتیبان ارزش های اسلام است
ابتدای سخنش حرف از مهدی (عج) می زند
او را دشمن دانستند چرا که حرف از عدالت می زند
او را دشمن خود دانتستند چرا که فهمیدند احمدی همچنان حامی  رهبری
و گوش به فرمان اوست
تمام این کار ها بهانه بود
تمام حرف ها بهانه بود
هدف چیزی دیگر بود


هدف مردی است که  امام خمینی او را خورشیدی نامید
که دیگران از وجود نوانیش استفاده می برند
مردی که از سلاله خورشید است
هم او که نگاه کردنش تو را به یاد مظلومیت علی(ع) می اندازد
به یاد غریبی حسن (ع)
و به یاد تنهایی حسین(ع)
اما ...اینبار نمی گذاریم علی تنها بماند
یا زهرا !   اگر دیروز مردم کوفه علی را تنها گذاشتند امروز
امروز  زهراییان نخواهند گذاشت علی زمانه تنها بماند
امروز که می بنیم همان هایی که در خیابان ها به بهانه ای باطل خواستار
امری باطل بودند
امروز  از هر فرصتی از هر سوراخی وارد می شوند 
تا به علی زمانه با تیغ زبانشان
ملت را از هم جدا کنند
اما زهی خیال باطل
اهای انهایی که دیروزتان را فراموش کرده اید
امروز این نسل جوان
با شعور و با باور از جانشان
از عشقشان از باورشان از رهبرشان دفاع خواهند کرد
چرا که مانند شما مدعیان هنوز حرف های خمینی کبیر را فراموش نکرده اند
مانند شما حرف های برید بریده نمی زنند
...


حرف های اقایمان دلهایمان را سوزاند خبر از دلش داد...شعری با حال و هوای ان روز..

دیشب این طبع، بی‌قرار شما
خواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکسته‌تان
واژه‌هایم عیادتی بکند
***
چشم بد دور، عمرتان بسیار
کس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوری
تخت باشد خیالتان آقا!
***
چیست روباه در مصاف شیر؟!
چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آور
می‌شود خواب دشمن آشفته
***
هست خاموشی‌ات پر از فریاد
در تو آرامشی است طوفانی
«الذی انزل السکینه» تو را
کرده سرشار از فراوانی
***
واژه‌ها از لبت تراویدند
پرصلابت، پرعاطفه، پرشور
آفریدند در دل مردم
عزت، آمادگی، حماسه، حضور
***
این حماسه همه ز یمن تو بود
گرچه از آن مردمش خواندی
رهبرا! تا ابد ولی محبوب
در دل عاشقان خود ماندی
***
سهم دلدادگان تو سلوی
قسمتِ دشمنان تو سجیل
رهبری نیست در جهان جز تو
که ز امت چنین کند تجلیل
***
نسل سوم چو نسل اول هست
با شعف با شعور با باور
جاری است انقلاب چون کوثر
هان! «فصل لربک وانحر»
***
گرچه در باغ سینه‌ات داری
لطف‌ها، مهرها، محبت‌ها
گفتی اما نمی‌روی چو حسین
تا ابد زیر بار بدعت‌ها!
***
ناگهان در نماز جمعه شهر
عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لب‌ها
ذکر یا صاحب الزمان (عج) گل کرد
***
جان ایران! چه شد که جانت را
جان ناقابلی گمان کردی؟!
آبروی همه مسلمانان
اشک ما را چرا درآوردی؟!
***
جسم تو کامل است، ناقص نیست
می‌دهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد...
رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس! 
                                                 حجت‌الاسلام جواد محمدزمانی


نظر
سلام
سلام بر حماسه 22 خرداد سال 1388
و سلام بر مردمی که به گفته رهبر عزیزمان لایق سلام و درود الهی هستند
بدون هیچ مقدمه ای جمله ای از اصلاح طلبان بی منطق را به خودشان می گویم:
دیگر نمی خواهیم ان دوران تلخ باز گردد
دورانی که به گفته ی یکی از علمای گرانقدر ضربه ای به اسلام وارد کردند که رضاخان هم نکرد(دوران خاتمی)
بگذشت ان روزگار تلخ تر از زهر
و به لطف الهی و خواست مردم بار دگر روزگار چون شکر آید
و این ایران است که بار دگر می درخشد..بار دگر به انتخاب خود می بالد
اللهم لک الحمد حمد الشاکرین
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر ندهد مگر اینکه خودشان بخواهند
و خواستیم ... و شد
می توانیم ومی شود...
ایران عزتمند...ایران آباد .. ایران اسلامی!
اللهم انا نرغب الیک فی دولة کریمة
..


وقتی وبلاگ ها سیاسی می شوند!!
داخل پرانتز ..سیاست ما هم عین دیانت ماست ...شاید هم بیرون پرانتز!

امروز پیرو زهرا کیست؟
کسی که..
یا کسی که افکار زهرا را منادیست
لبخند رضایت مادر به کدامین سمت است؟
پیر فرزانه ی ما فرمودند:
صالح ترین را برگزینید...
کسی که !
چه نیازی من و تو میدانیم
که نگاه رهبر به کدامین سمت است
این روزها بهانه ها زیاد شده است
هر کس به بهانه ای!
هر کس به طریقی
نمی دانم مگر این کاندیداها سخنان رهبر را نمی شنوند؟!
یا آنکه گوشهایشان...بگذریم
در و دیوار شهر حال و هوای دیگری گرفته
وقتی در میان انبوه کاغذ های رنگی  و ستاد های رنگارنگ رد می شوم
احساس غریبی  می کنم
احساس ...
چقدر حرف برای گفتن بسیار است!!!
و واژه وسعت معنایشان محدود


آجرک الله یا صاحب الزمان

می خواهم از تو بگویم و از غمی که سینه ام را می فشرد
اما ..نمی شود
دوست دارم با تمام وجود نامت را فریاد کنم
اما زیر لب تنها نامت را زمزمه می کنم
می خواهم بگویم
اما خجل می شوم و سر به زیر می اندازم
بانوی من  ..
وسعت نامت مرا گم می کند میان این همه واژه
نامت را که زمزمه می کنم  آرامشی عجیب قلبم را آرام می کند
یا فاطمه

یا فاطمه الزهرا (س)

 

 

 

 

 اه از دل می کشم و با خود می گویم
تو نیز ادعای فاطمی بودن را ؟
یا فاطمه...ای مهربان علی
ای همه دار و ندار علی
نمی دانم مولایم چگونه داغ شما را تاب آورد و چگونه...
بابی انت و امی و نفسی
 این الفاطمیون؟این تذهبون؟
کجایند فاطمیون؟ به کجا می روید؟
می خواهید زیانکارترین افراد را به شما معرفی کنم؟انها که فکر می کنند در دنیا کار خوب انجام میدهد ولی....سوره کهف
نمی دانم نیازی هم به توضیح و تفسیر است؟
ما و عشق فاطمه و عشق فاطمه چقدر در ما هویداست
آیا این عشق تنها در ولادت و شهادت خلاصه می شود؟
و یا اینکه نمود ان جلوه ای ان در تمامی زندگی جریان دارد

حضرت زهرا علیهاالسلام
یا فاطمه ..به فدای نامت که چه ارامشی در این نام آسمانی تو نهفته است
بانوی من ..یا مولاتی.. کمکم کن تا آنگونه ای شویم که تو خواهی.

از آسمان نگاهت ستاره می خواهم
اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم

به یاد دل ازآن شهر خسته بنویسم
کنار شعر دورکعت نشسته بنویسم

شکسته آمده ام تا شکسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم

به شعر از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری کن و اینبار هم اجازه بده

که با افتخار بگوییم از تبار توییم
هنوز هم که هنوز است بیقرار توییم

یا زهرا.التماس دعا


نظر

ستاره ای دیگر غروب کرد...

آجرک الله یا صاحب الزمان

پیامبر خدا (ص) : در گذشت عالم مصیبتی جبران ناپذیر و رخنه ای بسته ناشدنیست .

او ستاره ایست که غروب می کند،تحمل مرگ یک قبیله ،آسانتر  از مرگ یک عالم است. ر.ک.فقه.باب1486  

                      در حدیثی فرموده اند: هرگاه عالمی از دنیا رود رخنه ای در دین به وجود می آید که هیچ چیز جبران آن را نمی کند...

                                                اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

                                


نظر

دل که می گیرد دنیا می شود  به اندازه همان جایی که هستی!
دنیا با تموم شلوغی هاش چقدر غریبه؟!
دقت کردی؟
تو هر دوره زندگی ..داری دنبال یه چی می گردی
تو بچگی دنبال یه همبازی و غرق بازی های بچگانه
تو نوجوونی سرگرم دوستی ها
تو جوونی مشغولیتای درسی و همسر و
میانسالی.....
تو هر دوره ای هم ..فکر می کنی اگر اون چیزی که میخوای بدست بیاری آروم میشی


استادمون حفظه ا.. می فرمودند:
شخص که واقعا هدفشو از دنیا بدونه  وقتی به سن 40 میرسه
(این چهل هم خیلی عجیبه ..سن چهل سالگی هم خیلی سن عجیبیه حرفای زیادی داره)
وقتی شخص به سن چهل سالگی می رسه ..می بینه ای داد و بیداد
با این همه گشتن و گشتن  هیچی نتونسته آرومش کنه
تحصیلات ...همسر..شغل...هیچ کدوم
تازه اون موقع میفهمه که گم گشتش اینا نبوده
یکی دیگس....هوالذی انزل السکینه فی قلوب المومنین
اوست کسی که ارامش را به دلهای مومنان نازل می کند
تازه می فهمه اون کسی که دنبالشه اهل زمین نیست


با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

خب اینم سخن اخر..انشاالله که امسال سال ظهور اقا باشه
مولای من باید به ارتفاع دل شما اقتدا کنم تا اضطراب بی کسیم را دوا کنم

 من وسعتی شبیه کویری شکسته ام باید برای بارش این شب ابری دعا کنم

امن یجیب یک دل خسته به سوی شماست باید دوباره نام شما را صدا کنم